نقش تنظیم هیجان در کار و زندگی

خوشبختی، غمگینی، انزجار، ترس، تعجب، خشم، احساسات در هر شکل و اندازه ای وجود دارند، اینطور نیست؟ در چنین مواقعی، زمانی که از شما خواسته می شود به روش های جدید و چالش برانگیز رو به رو شوید، احساسات می توانند بسیار متفاوت باشند. و گیر افتادن در رگه ای از احساسات منفی آسان است و اجازه می دهد عدم اطمینان افکار و اعمال شما را در برگیرد.

خبر خوب این است که تکنیک‌های هیجان‌انگیزی وجود دارد که می‌توانید از آنها برای کار با احساسات خود استفاده کنید تا اینکه تحت تأثیر آنها قرار بگیرید. حتی اگر احساسات دشواری احتمالاً در زمان‌های سخت به وجود می‌آیند، می‌توانید با اطمینان خاطر به جلو حرکت کنید و بدانید که ابزار مناسب را در اختیار دارید.

افکار > احساسات > اعمال

احساسات خود را، به عنوان لایه ای تصور کنید که بین افکار و اعمال شما زندگی می کند. وقتی احساسات منفی دارید، این لایه محدود می شود و گزینه هایی را که به نظر می رسد در دسترس شما هستند محدود می کند. بله، درست می گویید: این پویایی قدیمی «جنگ، پرواز، یا انجماد» است. وقتی در حالت ترس هستید، به نظر می رسد گزینه های شما برای اقدام به سرعت به حداقل می رسد.

با این حال، وقتی یاد می گیرید که چگونه احساسات خود را بهتر تنظیم کنید، آن لایه بین فکر و عمل آرام می شود و احساس انتخاب و امکان بیشتری را در مورد نحوه واکنش شما به هر موقعیتی، حتی سخت ترین شرایط، ارائه می دهد.

تنظیم هیجانی چیست؟

تنظیم هیجانی میزانی است که ما احساسات خود را تنظیم می کنیم تا آرام و هوشیار بمانیم. تحقیقات نشان می دهد که افرادی که در 25 درصد بالای تنظیم هیجانی قرار دارند، 6.5 برابر بیشتر در 50 درصد تاب آوری قرار می گیرند.

مانند چابکی شناختی، تنظیم هیجان نیز قابل یادگیری است. در واقع، تحقیقات نشان می‌دهد که افرادی که با تنظیم هیجانی کم شروع می‌کنند، پس از ۳ تا ۴ ماه درمان ، ۸۸ درصد تنظیم هیجان در آنها افزایش می‌یابند. این پیشرفت‌ها علاوه بر افزایش تاب‌آوری، با بهبود مدیریت استرس نیز همراه است.

چگونه به احساسات خود پاسخ می دهید؟

برای بسیاری، احساسات واکنش‌های خارجی قوی را هدایت می‌کنند. به یک همکار فکر کنید که واکنش تدافعی ظاهری به یک تصمیم تجاری غیرمنتظره دارد که بر ماه ها کار تأثیر می گذارد. برای دیگران، همین احساسات ممکن است واکنشی درونی ایجاد کند که برای دیگران کمتر آشکار است اما به همان اندازه مخل است.

در هر دو موقعیت، درس یکسان است: زمانی که ما گرفتار احساسات خود، به ویژه احساسات منفی می شویم، ریسک می کنیم که در بهترین حالت خود نباشیم. به طور بالقوه بی حوصله می شویم و به راحتی با همکاران عصبانی می شویم، از جلسات مهم پرت می شویم و نمی تواند تمرکز کنیم.

چگونه احساسات خود را تنظیم کنید

اولین قدم برای اینکه بتوانید احساسات خود را تنظیم کنید، توجه کردن است. این مستلزم این است که ناظر خود باشید. ممکن است متوجه چیزهایی در بدن خود شوید (مثلاً قلبم تند می‌زند، شانه‌هایم متشنج هستند، گونه‌هایم سرخ می‌شوند). همچنین ممکن است متوجه افکاری شوید که در بهترین حالت شما را منعکس نمی کنند (مثلاً اتهامات یا فرضیات در مورد شخص دیگری).

هنگامی که متوجه شدید که یک احساس منفی را تجربه می کنید، می توانید فضایی برای تغییر آن ایجاد کنید.

برای کمک به تنظیم احساسات، از دو تکنیک بیشتر استفاده کنید: قرار دادن خود به جای آنها و ایجاد مکث که در آن سرعت را کم کرده و کنجکاو شوید. در واقع حتی یک یادداشت چسبناک بالای میز به عنوان یادآوری روزانه برای انجام هر دو کار لازم است.

1. درست مثل من: این یک تکنیک فوق العاده ساده ولی خیلی با ارزش است. روش کار به این صورت است که با شخصی که احساسات منفی نسبت به او دارید ارتباط برقرار می کنید. من راه خوبی برای انجام این کار پیدا می کنم، حتی زمانی که در آن لحظه با آنها ارتباط برقرار نمی کنید، این است که بند “درست مثل من” را به هر فکری که در مورد آنها دارید اضافه کنید.

بین محرک و پاسخ فضایی وجود دارد. در آن فضا قدرت ما برای انتخاب، پاسخمان است. در پاسخ دادن ما، رشد و آزادی نهفته است.

2. مکث کنید و کنجکاو شوید

تکنیک دومی که من مرتباً استفاده می کنم به همان اندازه ساده است. من متوجه می شوم که اگر نفس عمیقی بکشم و از خودم یا طرف مقابل سؤالی بپرسم، به من فضای کافی برای انتخاب نحوه پاسخ دادن می دهد. به جای اینکه با یک پاسخ تند واکنش نشان دهم. این به من امکان می دهد در مورد واکنش های اولیه خود کنجکاو شوم، احساساتم را درک کنم و تصمیمات بهتری بگیرم.

زندگی در راستای ارزش های خود را شروع کنید

رهایی از تأثیر افکار منفی بر شما تضمین نمی کند که بتوانید به تمام اهداف خود در زندگی دست یابید. با این حال، کنترل بیشتر بر هیجان های خود و پاسخ خود در کار و زندگی در راستای ارزش‌هایتان، ما را در موقعیت بهتری قرار می‌دهد تا بهترین خود را ارائه دهیم.