چه زمانی یک رابطه را ترک کنیم؟

گاهی اوقات ضرب المثل قدیمی “عشق کور است” می تواند درست تر باشد. زمانی در زندگی ما فرا می رسد که آنقدر غرق در عشق هستیم که نمی توانیم بفهمیم که روابط عاشقانه ما چقدر سمی و آسیب زا هستند.

اما مهم نیست که چقدر کسی را دوست داریم، مهم است که بین یک رابطه سالم و یک هم وابستگی ناسالم مرز بکشیم. پس چگونه باید بدانیم وقتی خیلی غرق در عشق هستیم، چه زمانی رابطه را ترک کنید؟

دقیقاً چرا برای ما ترک یک رابطه بسیار دشوار است، در حالی که لذت کمی در آن وجود دارد؟ پاسخ بیش از حد پیچیده است. برای ما سخت است که شکست بخوریم. این خیلی در روابط ما صادق است.

ما اغلب خودمان را متقاعد می کنیم که می توانیم هر موقعیتی را بهتر کنیم، حتی زمانی که دیگر نمی توانیم چیزها را کنترل کنیم. به گفته کارین هال، نویسنده و متخصص بالینی:

انتخاب برای پایان دادن به یک رابطه مهم می‌تواند تصمیم دشواری باشد، حتی زمانی که رابطه پر از تعارض و درد عاطفی، با شادی یا حمایت اندک رو به رو است.

شاید به یاد بیاورید که قبلاً رابطه ما چگونه بود، یا در ارتباط به چه چیزی امیدوار بودید. همچنین ممکن است تعجب کنید که آیا ماندن در یک رابطه پر از تعارض منجر به پیوند قوی تر می شود یا خیر.

گاهی اوقات روابط طولانی مدت پس از یک دوره درگیری تقویت و صمیمی تر می شوند. وابستگی و سرمایه گذاری های عاطفی ما را از نگاه عینی به روابطمان باز می دارد. ما نمی توانیم دلایل واضحی را ببینیم که چرا یک رابطه دیگر خوب پیش نمیرود.

در نهایت به این نتیجه می رسیم:

شما باید چیزی را که به زندگی شما اضافه نمی کند رها کنید. هر چقدر هم که ممکن است دشوار باشد، زمان آن است که باید آن را ترک کرد.

11 نشانه که نشان می دهد باید رابطه خود را ترک کنید

اگر یکی از این 11 نشانه را می شناسید، ممکن است زمان آن فرا رسیده باشد که به رابطه خود پایان دهید.

• آزار جسمی و/یا عاطفی

کسی که شما را دوست دارد هرگز از نظر جسمی یا روحی به شما آسیب نمی رساند. زوج ها می توانند با گفتن چیزهای نادرست یا انجام کاری که طرف مقابل دوست ندارد به یکدیگر آسیب برسانند. با این حال، اگر به یک الگوی سوء استفاده تبدیل شده است، این کاملاً غیرطبیعی است.

شما نمی توانید رفتار توهین آمیز را از کسی که ادعا می کند شما را دوست دارد توجیه کنید. و با این حال، به ویژه برای قربانیان سوء استفاده دشوار است که از شریک زندگی خود جدا شوند.

ترک رابطه اغلب یک فرآیند پیچیده با چندین مرحله است:

1. به حداقل رساندن سوء استفاده و تلاش برای کمک به آزارگر.
2. رابطه را توهین آمیز می بینند و امیدوارند که رابطه بهتر خواهد شد.
3. تمرکز بر نیازهای خود برای ایمنی و سلامت عقل و مبارزه برای غلبه بر موانع بیرونی.

تجربه هر یک از موارد بالا نشانه واضحی است که شما در یک رابطه بد قرار دارید و باید فورا آن را ترک کنید.

•  خیانت

اگر در یک رابطه تک همسری هستید، خیانت مطلقاً غیرقابل قبول است. خیانت پایه های یک رابطه سالم را از بین می برد. وقتی کسی به شما خیانت می کند، اعتماد، امنیت و صراحت در رابطه به خاک تبدیل می شود.

می توان بخشش کرد. و بسیاری از زوج ها با موفقیت این رابطه را پشت سر می گذارند. با این حال، اگر کسی هستید که نمی توانید روند طولانی و احساسی پذیرش مجدد شریک زندگی خود را تحمل کنید، ماندن ارزشش را ندارد. دوره آموزشی اقدامات نادرست در برملا کردن و آشکار سازی خیانت را دانلود کرده و تماشا کنید.

حتی زمانی که رابطه شما محکم به نظر می رسد، گذشته به شما ثابت کرده است که هیچ تضمینی وجود ندارد که بدانید واقعاً چه اتفاقی می افتد. برای کسانی که هیچ نشانه‌ای نمی‌بینند و حتی در گذشته نمی‌توانند ببینند که کجا می‌توانستند کاری متفاوت انجام دهند، ماندن در رابطه با کسی که خیانت کرده است مانند این است که قلبت را کورکورانه به کسی بسپاری که می‌دانی نمی‌تواند با او زندگی کنی.

در نتیجه، بعید است که شخصی که مورد خیانت قرار گرفته است، در صورتی که از این تجربه چشم پوشی کرده باشد، احساس امنیت، دلسوزی یا اعتماد به نفس داشته باشد. به یاد داشته باشید، خیانت نباید فیزیکی باشد، بلکه می تواند احساسی نیز باشد. در هر صورت آسیب چیزی است که نباید آن را تحمل کنید. مقاله عواملی که باعث ایجاد خیانت می شود را مطالعه کنید.

• نیاز به کمک احساس می کنید

در حالی که این مقاله دلایل اصلی را بررسی می کند که شما باید در یک رابطه کنار بیایید، صحبت کردن با یک روانشناس در مورد وضعیت خود می تواند مفید باشد. اگر احساس کردید نیاز به متخصص روانشناسی برای ادامه رابطه دارید هر چه سریع تر اقدام کنید.

•  دروغ گویی و فریب

دروغ های سفید یک چیز است، اما فریب دادن عمدی شریک زندگی خود یک جرم جدی است. دروغ هم مثل خیانت اعتماد را می شکند. اگر شریک زندگی تان در مورد چیز مهمی به شما دروغ گفته است یا به طور مداوم در مورد چیزهای زیادی به شما دروغ گفته است، باید در رابطه خود تجدید نظر کنید.

دروغگویان آسیب شناسی به خصوص شرکای مضری هستند. قرار گرفتن طولانی مدت در معرض دروغ می تواند عاقل ترین افراد را دیوانه کند. همانطور که رابرت وایس روان درمانگر توضیح می دهد:

ناراحت کننده ترین چیز در مورد رابطه این است که حتی افراد سالم هم از نظر عاطفی آسیب پذیر هستند.

تا حدی، به دلیل این است که ما به طور طبیعی تمایل داریم از نگرانی‌های مربوط به رفتار افرادی که عمیقاً به آنها دلبستگی داریم دفاع کنیم، بهانه‌گیریم و از آنها چشم‌پوشی کنیم. با تشدید دروغ گویی یا هر چیز دیگری که دروغگو می‌خواهد آن را بپوشاند، خیانت ها نیز تشدید می‌شوند. شما باید در نظر داشته باشید که چه نوع دروغ هایی را می توانید ببخشید و چه دروغ هایی معامله شکن مطلق هستند.

•  اعتیاد

کمک به عزیزانتان در دوران سخت زندگی، مسئولیت شما به عنوان یک شریک است. با این حال، اگر شریک زندگی شما از تغییر امتناع کند یا مکرراً ثابت کرده باشد که قادر به بهبودی نیست، اعتیاد به اندازه کافی باعث ترک می شود.

روان درمانگر شارون مارتین توصیه می کند: من از تجربه شخصی و حرفه ای خود می دانم که روابط می توانند از اعتیاد جان سالم به در ببرند. اما من همچنین می‌دانم که افراد وابسته اغلب مدت‌ها پس از محتمل بودن تغییر، در اطراف خود باقی می‌مانند.

لطفاً به یاد داشته باشید که شما باعث اعتیاد عزیزتان نشده‌اید و نمی‌توانید آن را برطرف کنید. این در مورد این نیست که آیا او شما را به اندازه کافی دوست دارد که ترک کند یا اینکه شما چه اشتباهی انجام داده اید یا چه چیز دیگری می توانید امتحان کنید. گاهی لازم است قبل از فرود آمدن با کشتی در حال غرق شدن، خود را نجات دهید.

•  عدم احساس هدف

همه ما باید زندگی معناداری داشته باشیم و خود را وقف افرادی کنیم که به آنها اهمیت می دهیم. من فکر می کنم داشتن حس هدف در یک رابطه سالم فوق العاده مهم است. از طرف دیگر، وقتی احساس هدفی ندارید، ممکن است زمان ترک یک رابطه فرا رسیده باشد. احساس هدف به ویژه برای مردان مهم است.

عقل متعارف می گوید که مردان فقط عاشق زنان استثنایی می شوند. با این حال، من فکر می کنم این طرز تفکر کاملاً اشتباه است. مردان کمتر به ویژگی‌های یک زن اهمیت می‌دهند تا اینکه رابطه باعث می‌شود او نسبت به خودش احساس بهتری کند.

آیا این رابطه به او احساس غرور و هدف می دهد؟ آیا این با هویت او مطابقت دارد … راهی که او می خواهد خود را به عنوان یک مرد ببیند چیست؟

• عدم احترام

احترام متقابل یکی دیگر از جنبه های ضروری یک رابطه سالم است. بی احترامی مداوم چیزی است که هرگز نباید آن را تحمل کنید، به خصوص از جانب کسی که ادعا می کند شما را دوست دارد و به شما اهمیت می دهد.

اگر کسی به شما احترام نمی گذارد، به این معنی است که برای شما ارزشی قائل نیست. این بدان معناست که هر تصمیمی که می گیرند حول خوشبختی خودشان می چرخد نه شما. چگونه می توانید با کسی باشید که برای باورها، احساسات و عشق شما ارزشی قائل نیست؟

• ناراحتی طولانی مدت

درست است که یک رابطه همیشه رنگین کمان و آفتاب نیست. اما اگر خود را بیشتر غمگین می‌بینید تا خوشحال، پس مشکلی جدی وجود دارد. یک رابطه باید چیزی را به زندگی شما بیافزاید. چه رنگ، اشتیاق، رشد، انگیزه یا همه آنها. در غیر این صورت، چه فایده ای دارد؟

در ظاهر، ممکن است به نظر می رسد یک اتحاد جادویی سازگار و بی سر و صدا موفقیت آمیز باشد، اما فقدان هیجان و انرژی در رابطه مشاهده شده می تواند یک علامت هشدار قوی باشد که مشکلی در رابطه وجود دارد.

هیچ شگفتی، چالش و رشدی وجود ندارد. اگر رفتار منفعلانه آنها محدود به رابطه باشد، در نهایت حرفی برای گفتن با یکدیگر نخواهند داشت و حتی از اشتیاق کاسته می شود. اگر آنها نیازهای خود را برای دگرگونی در جای دیگری دریافت کنند، تضاد بین رفتار آنها در داخل و خارج از رابطه در نهایت یکی یا دیگری را پاک می کند.

• از مجرد بودن می ترسید

آیا فقط به این دلیل در رابطه می مانید که از مجرد بودن می ترسید؟ شما هرگز نباید به همچین رابطه ای رضایت دهید.

مجموعه‌ای از مطالعات منتشر شده در انجمن روان‌شناسی آمریکا نشان می‌دهد افرادی که از مجرد بودن می‌ترسند، در نهایت به روابط رضایت‌بخشی دچار می‌شوند. بدتر از آن این است که آنها در واقع روابطی را دنبال می کنند که می دانند آنها را خوشحال نمی کند، فقط به این دلیل که از تنهایی می ترسند.

این مطالعات همچنین نشان داد که افرادی که متاهل هستند به همان اندازه افراد مجرد تنها و ناراضی هستند، به این معنی که واقعاً در رابطه تفاوتی ایجاد نمی‌کند. اگر در رابطه خود احساس تنهایی می کنید پس با مجرد بودن هیچ تفاوتی ندارد.

از آن دسته افرادی نباشید که سال ها از زندگی خود را صرف داشتن یک رابطه ناخوشایند تلف می کنند، فقط به این دلیل که از تنهایی می ترسید. در نهایت، این رابطه ارزشش را ندارد.

• هم وابستگی

روابط باید تعادل داشته باشد. به هر حال، این شامل دو نفر است که قادر به سازش، احترام و گوش دادن به یکدیگر هستند. یک رابطه نامتعادل، که در آن یکی از طرفین بیشتر از دیگری می دهد، به هیچ وجه سالم یا عادی نیست. یک رابطه یک رابطه دیکتاتوری نیست که در آن فرد باید رهبری کند و باید از آن پیروی کند. قرار است تیمی متشکل از دو نفر باشد که با هم رشد می کنند.

وابستگی مشترک چیز خطرناکی است. به گفته دکتر آدیتیا کاتامانچی، فردی که از هم وابستگی رنج می برد:

به غیر از انجام کارها برای طرف مقابل، هیچ رضایت یا شادی در زندگی پیدا نمیکند.

در رابطه می ماند حتی اگر آگاه باشد که شریکشان کارهای آزاردهنده انجام می دهد. هر کاری برای خشنود و راضی نگه داشتن توانمندساز آنها صرف نظر از هزینه آنها انجام می دهد.

به دلیل تمایل آنها به اینکه همیشه طرف مقابل را خوشحال کنند، دائماً در مورد رابطه خود احساس اضطراب می کنند. تمام وقت و انرژی خود را به کار می گیرند تا هر آنچه را که از شریک زندگی خود می خواهند در اختیارشان بگذارند. از اینکه در رابطه به خود فکر می کنند احساس گناه می کنند و هیچ نیاز یا خواسته شخصی را بیان نمی کنند.

برای انجام کاری که طرف مقابل می خواهد، اخلاق یا وجدان خود را نادیده بگیرید. اگر خودتان یا شریک زندگیتان را در برخی از موارد بالا می شناسید، وقت آن است که دوباره ارزیابی کنید که آیا می توان وابستگی به همدیگر را برطرف کرد یا باید به چنین رابطه سمی پایان دهید.

• تقاضاهای زیاد، سود کم

آیا شما یا شریک زندگیتان بیش از حد از یکدیگر انتظار دارید؟ تا جایی که مانع اهداف زندگی یکدیگر می شوید؟ افرادی که روابط سالم و عاشقانه دارند، خواسته های غیرضروری که مانع رشد و موفقیت شریک زندگی آنها شود، مطرح نمی کنند.

در واقع، روابط باید رشد و شادی فردی را پرورش دهد، نه اینکه آن را از بین ببرد. اگر متوجه شدید که برای حفظ رابطه، اهداف مهم زندگی را پشت سر می گذارید، وقت آن رسیده است که به مسائل فکر کنید. قبل از ترک رابطه دوره آموزشی در رابطه بمانم یا بروم را تماشا کنید.

اگر یک بار رابطه خوبی داشتید چه؟ اگر فکر می‌کنید زمان ترک رابطه فرا رسیده است، آیا در مورد خود رابطه جستجو کرده‌اید؟ چرا رابطه روی سنگ است؟ اگر زمانی رابطه پر رونقی داشتید، پس چه مشکلی پیش آمده است؟

ببینید، یافتن پاسخ این سوالات می تواند سخت باشد. مثل برخورد با دیوار به نظر می رسد زیرا واقعاً نمی دانید چه کاری باید انجام دهید.

چگونه به درستی از کسی جدا شویم

اگر جدایی راه درستی برای شما باشد، متوجه خواهید شد که این یک کار پیچیده و اغلب ناخوشایند است. با این حال، چیزی که مردم واقعاً متوجه نمی شوند این است که اگر جدایی به درستی انجام شود، می توان از بسیاری از عوارض جلوگیری کرد.

شما باید این کار را با کمترین آسیب ممکن انجام دهید. نه تنها کار را آسان تر می کند، بلکه به هر دو شریک کمک می کند تا بهتر ادامه دهند. در اینجا چند نکته ساده اما موثر در مورد نحوه جدا شدن از دیگران وجود دارد:

• هنگام تصمیم گیری عینی باشید

تصمیم گرفتن برای پایان دادن به یک رابطه در حالی که بسیار احساساتی هستید یک اشتباه بزرگ است. این آسان نیست، اما سعی کنید ابتدا در مورد آن عینی باشید. وقتی احساساتی هستید، حل مشکل یا حتی در نظر گرفتن راه حل برای مسائل دشوار، دشوارتر است. همه روابط دارای مسائلی هستند که باید حل شوند. در حال حاضر، ممکن است مشکلی را غیرقابل حل یا غیرقابل قبول در نظر بگیرید، در حالی که واقعاً اینطور نیست.

• تصمیم خود را دنبال کنید

دیگر درام به کل ماجرا اضافه نکنید که در آخرین لحظه نظر خود را تغییر دهید. به همین دلیل است که قبل از جدایی باید به همه چیز فکر کنید. وقتی انتخاب کردید، به آن پایبند باشید. اغلب اوقات ما احساس می کنیم که باید بین دو انتخاب بد تصمیم بگیریم. اما به یاد داشته باشید که اگر مایل به کاوش عمیق هستید، همیشه یک انتخاب سوم میانی وجود دارد.

حرکت رو به جلو نیازی نیست تا زمانی که یک برنامه عالی داشته باشید صبر کنید، و اجازه دهید که با آن روبرو شوید. نه برنامه کامل و نه زمان مناسبی برای انجام این کار وجود دارد. نفس بکشید، حرکت کنید و به چشم انداز آینده ای که می خواهید متصل شوید. از این فضای احساسی، می توانید با شریک زندگی خود گفتگو کنید.

• سیستم پشتیبانی خوبی داشته باشید

اکنون زمان وابستگی به دوستان و عزیزان است. شما نمی توانید به تنهایی از این مسیر بگذرید، و نمی توانید با شریک زندگی خود از آن عبور کنید. این بدان معنی است که شما باید یک سیستم پشتیبانی خوب ایجاد کنید. اطراف خود را با افرادی احاطه کنید که دوستتان دارند و شما را بالا می برند، نه افرادی که شما را به اشتباهات احمقانه ترغیب می کنند.

این گروه پشتیبانی می‌تواند شامل دوستان، خانواده، مربیان، درمانگران یا هر کسی باشد که می‌تواند با خیال راحت دید بالاتری را برای شما در طول این تغییر دشوار داشته باشد. مهم است که با آنها در مورد آنچه که از نظر مسئولیت پذیری، ارتباط و فضای قلب نیاز دارید، صادق باشید.